مراسم تدفین

زمان: 00:20:23
به اشتراک گذاری:
3.52
اپیزودهای این قصه
مراسم تدفین
خلاصه:

در یکی از روزهای عادی هفته، اتفاقی غیرعادی رخ داد. صبح همان روز ژاندارمی با چشمان اشک آلود نزد من آمد و گفت ژوزف اِستویچ، بازرگان مشهور شهر، دیشب فوت شده و همه ی شهر در حال آماده شدن برای مراسم تدفین اویند و من هم باید به مراسم بروم و درباره آقای نیکلای سخنرانی کنم. این دستور رئیس ژاندارمری بود و با وجود مخالفتهای من او باز هم اصرار کرد. او برای دانستن جزئیات زندگی و خدمات آقای استویچ، مرا به نزد کشیش فرستاد، اما..

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (58 votes, average: 3,52 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *