از روزهای برفی

زمان: 00:27:01
4.95
اپیزودهای این قصه
از روزهای برفی
خلاصه:

پسری به نام امیر داستان را روایت می‌کند: «حسن تازه از ییلاق اومده بود و اتاق پر از سوغاتی بود. خاله بزرگ از حسن پرسید: توی ساک چیه؟ حسن گفت: خانمم چند تا بلوز و جوراب بافته که خیلی قشنگن».

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (132 votes, average: 4,95 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *